۲۳:۱۶
·
1403/08/15 19:47
· خواندن 1 دقیقه
صبح ساعت ۳ بیدار شدم...درس هام مونده بودم خیلی هم رو مخ بود درس تخصصی امتحان داشتم.
زنگ های اول و دوم خیلی وحشتناک گذشت اما زنگ های بعدی عالی بود...
با دبیر تخصصیم شرط بستیم که شنبه باهامون شطرنج بازی کنه و اگه باخت معدل کل تیم شطرنج رو کامل بده*کل تیم شطرنج ۵ نفر هستیم*
تایم آخر هم آزمون تخصصی دوباره داشتیم و یکم طولانی بود اما آسون...من و تو مثل همیشه آخر از همه و با هم دادیم...
اون جایی که رفتیم بعد از زنگ خروج پیش دبیر که برداشتم گفتم نمیشه نمره ما دوتا رو یکم با دست و دل بازی بدین خیلی سخت بود و....میخواستم بهت اشاره کنم ببینی کیف دستش مثل یکی تو هستش که توش لپتاپت رو میگذاری...
روز مزخرفی بود...
حوصله درس رو امروز نداشته ام و الکی وقت تلف کردم خدا به دادم برسه فردا آزمون دارم.*صبح دوباره زودتر پامیشم میخونم*