۲۷ فوریه

ساعت ۰۰:۰۱
ربه کای عزیز
همه چیز حتی مرگ و زندگی در یک لحظه فقط یک لحظه اتفاق می افتد این یک لحظه میتواند یک چشم به هم زدن باشد یا یک ثانیه تیک تاک ساعت فرقی ندارد فقط یک لحظه است مگر نه؟!
ساعت ۰۰:۰۱
ربه کای عزیز
همه چیز حتی مرگ و زندگی در یک لحظه فقط یک لحظه اتفاق می افتد این یک لحظه میتواند یک چشم به هم زدن باشد یا یک ثانیه تیک تاک ساعت فرقی ندارد فقط یک لحظه است مگر نه؟!
ربه کا عزیز
حالت چطور؟
این اولین نامه است که برای تو مینویسم نامه ای که هیچگاه به دست تو نخواهد رسید، نامه ای که تنها در شب های بعد از ساعت ۰۰:۰۰ برایت ارسال میشود.
خوشبختی، ربه کای عزیز، پیش و پیش از هرچیزی یعنی حس شادی و آرامش و بیگناهی.
ربه کا عزیز در تمام زندگی کوتاهم چیز های زیادی رو یاد گرفتم زندگی انسان بسیار طولانی است انقدر طولانی که گاهی انسان دلایل زنده بودن و زندگی کردن خود را گم میکند شاید برایت عجیب باشد اگر بدانی که انسان ها همه حداقل یک بار به مرگ و پایان این بازی فکر میکنند.
زندگی یک بازی با گرافیک بالاست که اگر لحظه ای درنگ کنی و مراقب نباشی خواهی باخت، و بعضی جاها انقدر طولانی میشود که دیگر خسته میشوی اما برای پایان خوب این بازی ادامه میدهی.
زندگی مانند یک کتاب اول فراز و فرود های زیاری دارد آرام شروع میشود اما آرام ادامه پیدا نمیکند گاهی سخت و پیچیده است گاهی آسان و راحت ولی همیشه پایان میابد.
برای هر کسی زندگی مانند چیزی است که گاهی دوستش دارد گاهی متنفر است، اما از نظر من زندگی یعنی با کوچکترین دلایلی شاد بودن.
ربه کا عزیز باعث تأسف است که بگویم من بار ها از این بازی خسته شدم و خواستم پایانش دهم مانند انبوهی از افراد که به بازی گران بهایشان پایان میدهند. تا به حال به جهان پس از مرگ فکر کردی؟اوهوم اگر فکر نکردی زندگی زیبایی داری ربه کای عزیزم، چون کسانی که به مرگ و پس از آن فکر میکنند قطعا دیگر زندگی برایشان معنی واقعی اش را ندارد و دنبال زندگی جدیدی هستند.
هر چیزی را نمیتوان با قلب گفت
پس خداوند اشک،خواب طولانی،لبخند سرد،چشمانی غمگین و دستانی لرزان آفرید...
کمبود فیلم و کتاب و سریال آوردم.
اگه فیلم و سریال و کتاب خوب میشناسید معرفی کنید...
تنهاترین افراد ،مهربان ترین اند.
افسرده ترین افراد ،درخشان ترین لبخندها رو دارن.
آسیب دیده ترین افراد ،خردمندترین آدم ها هستن.
همه اینا بخاطر اینه که نمیخوان بقیه مثل خودشون رنج ببین.
☆ماه من
امروز من و تو و سه نفر دیگه گروه با هم رفتیم مسابقه...
شاید باورت نشه خیلی بهم خوش گذشته
در کنار هم تیمی های خوبی که پیدا کردم واقعا بهترین تیم بودیم...
مهدیه و من کلی صحبت کردیم راجبت تا دور سوم رو تموم کردی و اومدی...
ولی دوری که بهم افتادی...شاید باورت نشه ولی از دستی باخت دادم...نمیخواستم دوباره دعوا بشه میدونستم دعوا میشه اگه ببازی و بعدشم قهر...
ولی به تو و همه تیم برای تیم اول مسابقات شطرنج شدن تبریک میگم...بهترین تیم
*پی نوشت...
لحظه بعد از گرفتن حکم های قهرمانی وقتی داشتیم همه از ذوق میمردیم خیلی قشنگ بود❤
عشق یک نوع بیماری است...
بی خبر می اید...
مریضت میکند...
رنجت می دهد...
بی خبر هم میرود...
اما دردش همیشه در یاد انسان می ماند
*نویسنده سرگردان